رابرت دنیرو: شاعر خشونت و سکوت
در تاریخ سینما، هرگاه صحبت از «تعهد تمامعیار» و «حل شدن در نقش» به میان میآید، یک نام بیش از هر نام دیگری میدرخشد: رابرت دنیرو (Robert De Niro). او یک بازیگر نیست؛ یک کیمیاگر است که جسم و روان خود را به ماده خامی برای خلق شخصیتهای فراموشنشدنی تبدیل میکند. دنیرو، با آن نگاه نافذ و سکوت معنادارش، به نماد بازیگری متد (Method Acting) و یکی از بزرگترین شمایلهای سینمای آمریکا در نیم قرن اخیر بدل شده است.
رابرت آنتونی دنیرو جونیور در ۱۷ اوت ۱۹۴۳ در گرینیچ ویلیج نیویورک، در خانوادهای هنرمند به دنیا آمد. پدر و مادرش، هر دو نقاش بودند و او در اتمسفری سرشار از هنر و خلاقیت رشد کرد. همین محیط، بذرهای عشق به هنرهای نمایشی را در دل او کاشت. او که در جوانی بسیار خجالتی بود، در صحنه نمایش راهی برای بیان احساسات پنهان خود پیدا کرد. دنیرو هنر بازیگری را نزد اساتید افسانهای چون استلا آدلر (Stella Adler) و لی استراسبرگ (Lee Strasberg) آموخت و با نظم و وسواسی مثالزدنی، پایههای روش منحصربهفرد خود را بنا نهاد.
بهترین فیلم های رابرت دنیرو
ورود طوفانی: همکاری با اسکورسیزی و کوپولا
اولین جرقههای استعداد بینظیر دنیرو در فیلم خیابانهای پایین شهر (Mean Streets) در سال ۱۹۷۳ نمایان شد؛ این اولین همکاری او با کارگردانی جوان و هممحلهایاش، مارتین اسکورسیزی (Martin Scorsese) بود و سرآغاز یکی از ماندگارترین زوجهای هنری تاریخ سینما. اما این نقش ویتو کورلئونه جوان در فیلم پدرخوانده: قسمت دوم (The Godfather: Part II) ساخته فرانسیس فورد کوپولا (Francis Ford Coppola) بود که او را به یک ستاره جهانی تبدیل کرد. دنیرو برای این نقش، ماهها در سیسیل زندگی کرد تا زبان سیسیلی را با لهجهای بینقص بیاموزد. او نه تنها یک شخصیت را بازی کرد، بلکه روح یک دوران و یک فرهنگ را به تصویر کشید و اولین جایزه اسکار خود را برای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد دریافت نمود.
اوج یک اسطوره: شاهکارهای دهه هفتاد و هشتاد
همکاری دنیرو و اسکورسیزی در سالهای بعد، مجموعهای از بهترین و تأثیرگذارترین فیلمهای تاریخ سینمای آمریکا را رقم زد. او در راننده تاکسی (Taxi Driver) به تراویس بیکل، سرباز تنها و عاصی جنگ ویتنام، جان بخشید؛ شخصیتی که با دیالوگ معروف «?You talkin’ to me» به نمادی از بیگانگی شهری تبدیل شد. دنیرو برای آماده شدن برای این نقش، روزها به عنوان یک راننده تاکسی واقعی در خیابانهای نیویورک مسافرکشی میکرد.
اوج تعهد و فداکاری او در فیلم گاو خشمگین (Raging Bull) به نمایش درآمد. او برای ایفای نقش جیک لاموتا، مشتزن میانوزن، نه تنها بدنی ورزیده ساخت، بلکه پس از فیلمبرداری بخشهای مسابقه، تولید را برای چند ماه متوقف کرد تا با اضافه کردن حدود ۳۰ کیلوگرم وزن، دوران تباهی و چاقی این شخصیت را نیز به تصویر بکشد. این تحول فیزیکی تکاندهنده، دومین جایزه اسکار را، این بار به عنوان بهترین بازیگر نقش اول مرد، برایش به ارمغان آورد.
کارنامه او در این دوران با شاهکارهایی چون شکارچی گوزن (The Deer Hunter) و حماسه گنگستری روزی روزگاری در آمریکا (Once Upon a Time in America) ساخته سرجو لئونه (Sergio Leone) تکمیل شد.
ورای گنگستر: کمدی و کارگردانی
هرچند دنیرو با نقشهای جدی و گنگستری شناخته میشود، اما استعداد کمدی او نیز شگفتانگیز است. او در فیلمهایی چون گریز نیمهشب (Midnight Run) و مجموعه فیلمهای بسیار محبوب ملاقات با والدین (Meet the Parents)، ثابت کرد که میتواند به همان اندازه که ترسناک است، خندهدار نیز باشد. او همچنین با کارگردانی فیلم تحسینشده داستانی از برانکس (A Bronx Tale)، تواناییهای خود را در پشت دوربین نیز به نمایش گذاشت.
دنیرو در سالهای اخیر نیز پرکار باقی مانده و با حضور در فیلم مرد ایرلندی (The Irishman)، بار دیگر با اسکورسیزی و آل پاچینو یک تیم رؤیایی را تشکیل داد. او که در زندگی شخصی مردی کمحرف و خجالتی است، تمام انرژی و غوغای درونش را برای پرده نقرهای ذخیره میکند. تأسیس جشنواره فیلم ترایبکا (Tribeca Film Festival) پس از حملات ۱۱ سپتامبر برای احیای روحیه شهر نیویورک، نشاندهنده عشق عمیق او به زادگاهش و جامعه هنر است. رابرت دنیرو بیش از یک بازیگر، یک هنرمند مؤلف است که نامش با تاریخ سینمای مدرن گره خورده است.













