۱۰ فیلم مشابه Stranger Things

۱۰ فیلم مشابه Stranger Things که طرفداران سریال حتماً باید ببینند

تصویری از اخبار سینمای جهان - شماره 20
23 دقیقه

حال که فصل پایانی سریال شاهکار و پرطرفدار چیزهای عجیب منتشر شده است به سراغ  ۱۰ فیلم مشابه Stranger Things که طرفداران سریال حتماً باید ببینند، خواهیم رفت. سریال استرنجر تینگز داستان گروهی از نوجوانان در شهر کوچک هاوکینز را روایت می‌کند که با وقوع حوادث عجیب و ناپدید شدن یکی از دوستانشان، وارد دنیایی مرموز و ماورایی می‌شوند. موجودات ناشناخته، آزمایش‌های مخفی دولت و قدرت‌های ذهنی خارق‌العاده، زندگی روزمره این بچه‌ها را دستخوش تغییر می‌کند. همه چیز با حس نوستالژی دهه ۸۰ و داستان‌سرایی جذاب، تلفیق شده است.

image

ژانر سریال ترکیبی از ترسناک، ماجراجویی، علمی – تخیلی و درام نوجوانانه است. این ترکیب باعث شده استرنجر تینگز برای طیف وسیعی از مخاطبان جذاب باشد؛ هم کسانی که عاشق رمز و راز هستند و هم کسانی که داستان‌های دوستی و بزرگ‌شدن را دوست دارند. فیلمبرداری، موسیقی و شخصیت‌پردازی دقیق، حس واقعی بودن ماجرا را تقویت می‌کند و مخاطب را عمیقاً درگیر می‌کند. محبوبیت سریال به دلیل شخصیت‌های قابل‌لمس، داستان هیجان‌انگیز و تم‌های نوستالژیک است. طرفداران این سریال همیشه دنبال فیلم برای طرفداران Stranger Things هستند تا همان حس ماجراجویی، هیجان و کمی ترس را تجربه کنند. ژانر ماورایی و نوجوانانه سریال باعث شده تا مخاطبان به دنبال فیلم‌ های نوجوانانه شبیه Stranger Things بگردند که بتوانند در تعطیلات با دوستان یا خانواده تماشا کنند.

image

اگر شما هم از طرفداران سریال هستید، می‌توانید با دیدن بهترین فیلم‌ها مثل Stranger Things برای تماشا در تعطیلات، تجربه‌ای مشابه و سرگرم‌کننده داشته باشید. این فیلم‌ها معمولاً شامل گروهی از نوجوانان، رازهای مخفی، موجودات عجیب و فضایی پر از ماجراجویی و ترس کنترل‌شده هستند. همچنین، فیلم‌ های نوجوانانه با فضای ماورایی می‌توانند حس نوستالژی و هیجان سریال را به خوبی بازسازی کنند. از آنجایی که استرنجر تینگز ترکیبی از داستان دوستی، ماجراجویی و معماهای ترسناک است، فیلم‌های مشابه آن معمولاً ویژگی‌های مشابهی دارند؛ یعنی نوجوانان در مرکز داستان هستند، موجودات ماورایی یا قدرت‌های غیرعادی رخ می‌دهند و محیط داستان پر از رازهای کشف‌نشده است. بنابراین، کسانی که سریال را دوست دارند، با دیدن این فیلم‌ها می‌توانند تجربه‌ای تازه اما آشنا داشته باشند.

image

با توجه به استقبال گسترده مخاطبان، اکنون لیستی از فیلم برای طرفداران Stranger Things وجود دارد که می‌تواند ساعت‌ها سرگرمی و هیجان برای شما فراهم کند. این لیست شامل فیلم‌ های نوجوانانه شبیه Stranger Things و فیلم‌ های نوجوانانه با فضای ماورایی است که هم برای تعطیلات و هم برای یک جمع دوستانه عالی هستند. در ادامه با رسانه ناین مووی همراه باشید تا به بررسی ۱۰ فیلم مشابه Stranger Things که طرفداران سریال حتماً باید ببینند، بپردازیم.

 Annihilation

  • IMDB: 6.8/10
  • ROTTEN: 88%
  • کارگردان: الکس گارلند
  • بازیگران: ناتالی پورتمن، جنیفر جیسن لی، اسکار آیزاک
  • محصول کشور: آمریکا
  • سال ساخت: 2018
  • باکس آفیس: ۴۳ میلیون دلار
  • مدت زمان: 115 دقیقه
  • ژانر: ماجراجویی، معمایی، علمی-تخیلی

خلاصه داستان: فیلم نابودی داستان زیست‌شناسی را دنبال می‌کند که وارد منطقه‌ای مرموز و رو به گسترش می‌شود. جایی که قوانین طبیعت آرام‌آرام از هم می‌پاشند. او همراه گروهی از زنان متخصص قدم به دل ناشناخته‌ای می‌گذارد که بیشتر شبیه یک رویا یا کابوس زنده است. هر چه جلوتر می‌روند، محیط اطرافشان تغییر می‌کند و رنگی از زیبایی غیرعادی و تهدید پنهان می‌گیرد. حقیقت این منطقه، بیشتر شبیه آینه‌ای است که چیزهایی را نشان می‌دهد که انتظارش را ندارند. فشار روانی و علمی ماجرا کم‌کم آنها را از هم جدا می‌کند. و در نهایت، سفرشان تبدیل به روبه‌رو شدن با مفهومی می‌شود که مرز میان انسان، طبیعت و ناشناخته را محو می‌کند.

نقد و بررسی: فیلم نابودی ساخته‌ی الکس گارلند، یک تجربه‌ی علمی–تخیلی است که ژانر خودش را با المان‌های ترسناک و روان‌شناسانه ترکیب می‌کند. داستان حول گروهی از دانشمندان می‌چرخد که به یک منطقه‌ی مرموز و در حال تغییر به نام “The Shimmer” می‌روند، جایی که قوانین طبیعت و واقعیت کاملاً متفاوت شده‌اند. فیلم به شدت مورد توجه منتقدان قرار گرفت و با وجود اتمسفر سنگین و پیچیدگی‌های داستانی، طرفداران ژانر علمی–تخیلی را جذب کرد. جذابیت اصلی فیلم در ترکیب وحشت غریزی و فلسفه‌ی موجودات و تغییرات ژنتیکی است که حس کنجکاوی و اضطراب را همزمان برمی‌انگیزد.

از لحاظ ساختار و روایت، فیلم بسیار هنرمندانه و دقیق است. تصاویر بصری خیره‌کننده و طراحی صحنه‌ی عجیب و غریب، حس بیگانگی و خطر را به شدت منتقل می‌کنند. موسیقی متن اثر نیز با حال و هوای مرموز و دلهره‌آور خود، حس تعلیق را تقویت می‌کند. بازی‌های بازیگران، به ویژه ناتالی پورتمن در نقش اصلی، با ارائه‌ی احساسات پیچیده و متضاد، به عمق داستان کمک شایانی کرده است. اگرچه برخی بینندگان ممکن است پیچیدگی داستان و پایان باز فیلم را چالش‌برانگیز بدانند، اما همین ویژگی باعث شده نابودی به یک اثر تفکربرانگیز و بحث‌برانگیز تبدیل شود.

شباهت نابودی به سریال Stranger Things  بیشتر در فضاسازی و اتمسفر است. هر دو اثر مناطق مرموز و عجیب را به تصویر می‌کشند که قوانین طبیعت در آن‌ها متفاوت است و موجودات ناشناخته و تهدیدآمیز در آن حضور دارند. همچنین، مثل استرنجر تینگز، در نابودی هم شاهد ترکیب علمی–تخیلی با عناصر ترس و معمای روان‌شناختی هستیم که حس رمزآلود و اضطراب‌آور ایجاد می‌کند. این مشابهت‌ها باعث می‌شوند طرفداران آثار اسرارآمیز و علمی–تخیلی، تجربه‌ی مشابهی از هیجان و کنجکاوی در هر دو اثر داشته باشند.


Super 8

  • IMDB: 7/10
  • ROTTEN: 81%
  • کارگردان: جی. جی. آبرامز
  • بازیگران: جوئل کورتنی، ال فانینگ، کایل چندلر
  • محصول کشور:آمریکا
  • سال ساخت: 2011
  • باکس آفیس: ۲۶۰٫۱ میلیون دلار
  • مدت زمان: 112 دقیقه
  • ژانر: علمی-تخیلی، تریلر، اکشن

خلاصه داستان: فیلم سوپر ۸ درباره‌ی گروهی نوجوان است که هنگام فیلم‌برداری یک پروژه‌ی آماتوری با دوربین سوپر هشت، شاهد حادثه‌ای عجیب در مسیر قطار می‌شوند. بعد از آن، شهر کوچکشان پر از اتفاقات مرموز و ناپدیدشدن‌های غیرعادی می‌شود. بچه‌ها کم‌کم می‌فهمند آنچه دیده‌اند فقط یک تصادف ساده نبوده. بزرگ‌ترها هم پاسخی ندارند و همه‌چیز در هاله‌ای از ترس و کنجکاوی فرو می‌رود. همین باعث می‌شود گروه دوستان وارد ماجرایی شوند که خیلی بزرگ‌تر از سن و تجربه‌شان است. رابطه‌های بین‌شان تحت فشار ماجرا عمیق‌تر یا سخت‌تر می‌شود. و در نهایت، جست‌وجوی حقیقت آنها را به قلب رازی می‌برد که هم هیجان دارد، هم احساس.

نقد و بررسی: فیلم سوپر ۸ ساخته‌ی جی. جی. آبرامز، یک اثر علمی–تخیلی و ماجراجویانه است که با حس نوستالژیک دهه‌ی ۸۰ ترکیب شده. داستان حول گروهی از نوجوانان فیلم‌ساز آماتور می‌چرخد که در حین ساخت یک فیلم سوپر ۸، شاهد تصادف قطار و آزاد شدن موجودی مرموز می‌شوند. فیلم از لحاظ محبوبیت موفق بود و هم منتقدان و هم مخاطبان جوان و خانواده‌ها را جذب کرد. نقطه قوت آن در ترکیب ماجراجویی، ترس و دوستی نوجوانان است که با عناصر علمی–تخیلی و هیجان‌آور ترکیب شده است.

از لحاظ روایت و ساختار، فیلم به خوبی تعلیق و کنجکاوی ایجاد می‌کند. تصویربرداری دقیق، جلوه‌های ویژه جذاب و موسیقی متن تأثیرگذار توسط مایکل جی. فاکس، حس راز و رمز و هیجان را در طول فیلم حفظ می‌کند. بازیگران نوجوان، به خصوص جوئل کوتس و الیوتت، اجرای قابل قبولی دارند و شخصیت‌هایشان باورپذیر و دوست‌داشتنی هستند. هرچند برخی منتقدان داستان فیلم را ساده و کلیشه‌ای می‌دانند، اما جذابیت بصری و اتمسفر ماجراجویانه آن، فیلم را برای مخاطبان جوان و طرفداران ژانر علمی–تخیلی سرگرم‌کننده نگه می‌دارد.

شباهت سوپر ۸ به سریال Stranger Things  در فضاسازی و جو نوستالژیک است. هر دو اثر روی گروهی از نوجوانان تمرکز دارند که با موجودات ناشناخته و نیروهای فراطبیعی مواجه می‌شوند و حس ماجراجویی، ترس و دوستی را ترکیب می‌کنند. همچنین، مثل Stranger Things، در سوپر ۸ هم تعادل بین دلهره، کنجکاوی و داستان شخصی شخصیت‌ها برقرار است که تجربه‌ی تماشاگر را هم هیجان‌انگیز و هم احساسی می‌کند. همین ویژگی‌ها باعث شده طرفداران آثار علمی–تخیلی با محوریت نوجوانان، از هر دو اثر لذت مشابهی ببرند.


It

  • IMDB: 7.3/10
  • ROTTEN: 85%
  • کارگردان: اندی موسکیتی
  • بازیگران: جیدن لیبرهر، فین ولفهارد، بیل اسکاشگورد
  • محصول کشور: آمریکا
  • سال ساخت: 2017
  • باکس آفیس: ۷۱۹٫۷ میلیون دلار
  • مدت زمان: ۱۳۵ دقیقه
  • ژانر: وحشت، تریلر، ماجراجویی

خلاصه داستان: فیلم ایت درباره‌ی گروهی از بچه‌ها در شهر کوچکی است که با مجموعه‌ای از ترس‌های عجیب و ناپدیدشدن‌های نگران‌کننده روبه‌رو می‌شوند. هرکدامشان با کابوسی مواجه می‌شود که انگار دقیقاً از دل ترس‌های شخصی‌شان بیرون آمده. آن‌ها کم‌کم می‌فهمند این اتفاقات تصادفی نیست و منبعی تاریک پشت همه‌چیز پنهان شده. دوستی بین‌شان تبدیل به تنها سلاحشان برای فهمیدن حقیقت می‌شود. شهر در ظاهر آرام است، اما زیر پوستش چیزی ناآشنا جریان دارد. این ماجرا بچه‌ها را وادار می‌کند هم با ترس‌های واقعی‌شان روبه‌رو شوند و هم با چیزی فراتر از تصورشان. و در نهایت، سفرشان به نقطه‌ای می‌رسد که شجاعت کودکانه‌شان مهم‌ترین نقش را پیدا می‌کند.

نقد و بررسی: فیلم ایت در ژانر وحشت نوجوانانه قرار می‌گیرد؛ ترکیبی از ترس کلاسیک استیون کینگ و حال‌وهوای مدرن که آن را به یکی از محبوب‌ترین آثار ترسناک دهه تبدیل کرد. استقبال گسترده تماشاگرها نشان داد که فیلم توانسته هم طرفداران ادبیات کینگ را راضی کند و هم جوان‌ترهایی را که به دنبال یک تجربه‌ی ترسناک اما داستان‌محور هستند. موفقیتش هم از فروش بالا مشخص بود و هم از حضور پررنگش در گفتگوهای سینمایی سال ۲۰۱۷.

در بخش روایت، فیلم با تکیه بر گروه کودکان و رابطه‌ی صمیمی آن‌ها، حس ماجرایی و احساسی عمیقی ایجاد می‌کند که تعادل خوبی با لحظات وحشت دارد. بازی بیل اسکارسگارد در نقش پنی‌وایز هم کیفیت ترس فیلم را چند برابر کرده؛ ترسی که بیشتر از طریق رفتار، صدا و حرکات غیرمنتظره‌اش ایجاد می‌شود، نه فقط زشتی ظاهری. طراحی شهری در شهر دری و موسیقی نگران‌کننده‌ی فیلم فضای خفقان‌آور و ناشناس داستان را کامل می‌کند.

و اما شباهت فیلم به استرنجر تینگز هر دو اثر روی گروهی از نوجوان‌ها تکیه می‌کنند که علیه نیرویی ناشناخته می‌جنگند، و همین حس “رفاقت در دل خطر” را برای مخاطب زنده می‌کند. وجود رازهای تاریک شهری کوچک، فضای دهه‌ای نوستالژیک و حضور تهدیدی ماورایی باعث می‌شود طرفداران Stranger Things خیلی راحت با ایت ارتباط بگیرند. این فیلم همان ترکیبی را ارائه می‌دهد که مخاطب‌های سریال دوست دارند: نوجوان‌هایی که مجبورند زودتر از سن‌شان بزرگ شوند و با چیزی روبه‌رو شوند که از منطق فراتر می‌رود.


It Chapter Two

  • IMDB: 6.5/10
  • ROTTEN: 62%
  • کارگردان: اندی موسکیتی
  • بازیگران: جسیکا چستین، جیمز مک‌آووی، بیل هیدر، بیل اسکاشگورد
  • محصول کشور: آمریکا
  • سال ساخت: 2019
  • باکس آفیس: ۴۷۳ میلیون دلار
  • مدت زمان: ۱۶۹ دقیقه
  • ژانر: ماورالطبیعه، ترسناک، تریلر

خلاصه داستان: فیلم ایت: بخش دوم سال‌ها بعد از ماجراهای قسمت اول دنبال می‌شود؛ زمانی که اعضای گروه، هرکدام در بزرگسالی و در زندگی‌های کاملاً متفاوت، دوباره با گذشته‌ی فراموش‌شده‌شان روبه‌رو می‌شوند. خبری نگران‌کننده آنها را مجبور می‌کند به شهر دوران کودکی‌شان برگردند. بازگشتشان مثل قدم گذاشتن در خاطره‌هایی است که هم تاریک‌اند و هم نصفه‌نیمه. خیلی زود درمی‌یابند آنچه فکر می‌کردند تمام شده، فقط در سایه‌ها منتظرشان بوده. پیوند قدیمی بینشان دوباره شکل می‌گیرد، ولی این‌بار زیر وزن ترس‌هایی که با بزرگ‌شدن تغییر نکرده‌اند. شهر هنوز همان ظاهر آرام را دارد، اما زیر سطحش چیزی زنده‌تر و خطرناک‌تر از گذشته جریان دارد. و در پایان، آنها باید با حقیقتی روبه‌رو شوند که فقط با اتحاد و شجاعتی بالغ می‌توان از آن عبور کرد.

نقد و بررسی: ایت: بخش دوم بیشتر از اینکه یک اثر صرفاً ترسناک باشد، یک درام بزرگسالانه در دل ژانر وحشت است؛ داستانی که از نوستالژی قسمت اول فاصله می‌گیرد و سراغ روان شخصیت‌ها می‌رود. فیلم از نظر محبوبیت بین مخاطبان معمولی و طرفداران استیون کینگ واکنش‌های متفاوتی گرفت؛ بعضی‌ها جهانی‌تر و پخته‌تر شدن داستان را تحسین کردند و بعضی‌ها حس کردند طولانی شدن مدت زمان ضربه ترس را کم کرده. با این حال حضور بازیگران بزرگسال و جمع‌بندی قصه، جایگاه فیلم را در مجموعه تثبیت می‌کند.

در سطح اجرا، فیلم تلاش می‌کند میان وحشت سوررئال پنی‌وایز و لحظات احساسی کاراکترها تعادل بسازد. جلوه‌های ویژه، نقشی پررنگ‌تر از بخش اول دارند و موجودات عجیب و تغییر شکل‌های ذهنی باعث می‌شوند فضای فیلم غیرقابل‌پیش‌بینی بماند. رابطهٔ میان اعضای «باشگاه بازندگان» در نسخهٔ بزرگسالی همچنان ستون اصلی روایت است و بازی‌های بیل هیدر و جیمز مک‌آووی لایه‌های انسانی‌تری به داستان اضافه می‌کند.

شباهت فیلم با Stranger Things  بیشتر از چیزی‌ست که در نگاه اول دیده می‌شود: هر دو اثر روی مفهوم «بازگشت به گذشته» و روبه‌رو شدن دوباره با چیزی تمرکز دارند که سال‌ها قبل زخمی عمیق گذاشته. در هر دو، هیولایی وجود دارد که از ترس‌ها و ضعف‌های شخصیت‌ها تغذیه می‌کند و شهر کوچک، رازهای ناپیدای خودش را دارد. مخاطب‌های Stranger Things  احتمالاً با این فیلم ارتباط می‌گیرند چون دوباره همان ترکیب آشنا را می‌بینند: دوستی‌های شکل‌گرفته در کودکی، نیروهای ناشناخته و مبارزه‌ای که بیشتر از آنکه فیزیکی باشد، درونی است.


The Mist

  • IMDB: 7.1/10
  • ROTTEN: 74%
  • کارگردان: فرانک دارابونت
  • بازیگران: توماس جین، مارسیا گی هاردن، لوری هولدن، آندره بروگر
  • محصول کشور: آمریکا
  • سال ساخت: 2007
  • باکس آفیس: ۵۷٫۳ میلیون دلار
  • مدت زمان: ۱۲۷ دقیقه
  • ژانر: ترسناک، تریلر، علمی-تخیلی

خلاصه داستان: فیلم مه درباره‌ی مردی است که پس از یک توفان شدید، همراه پسرش و گروهی از مردم در یک فروشگاه گیر می‌افتد؛ درست زمانی که مهی غلیظ و غیرطبیعی شهر را فرومی‌گیرد. مه مثل پرده‌ای است که بیرون را ناشناخته و ترسناک می‌کند. هر از گاهی صداها و نشانه‌هایی از دل آن شنیده می‌شود که آرامش همه را می‌شکند. آدم‌ها کم‌کم میان عقل، ترس و باورهایشان تقسیم می‌شوند و فضای بسته فروشگاه تبدیل به آزمایشی برای رفتار انسانی می‌شود. هر تصمیمی می‌تواند به بقا یا فاجعه ختم شود. در این شرایط، روابط بین افراد پیچیده‌تر و شکننده‌تر از همیشه می‌شود. و در نهایت، مه فقط تهدید بیرون نیست؛ بلکه آینه‌ای از ترس‌های درونی آدم‌هاست.

نقد و بررسی: مه تلفیقی از وحشت روان‌شناختی و هیولایی است؛ فیلمی که به‌جای تکیه‌ی صرف بر موجودات ترسناک، بیشتر روی فروپاشی اجتماعی و ترس‌های جمعی متمرکز می‌شود. این اثر بعد از اکرانش خیلی زود در میان طرفداران استیون کینگ و علاقه‌مندان ژانر وحشت جایگاه خاصی پیدا کرد، مخصوصاً به‌خاطر پایان جنجالی‌اش که تبدیل شد به یکی از بحث‌برانگیزترین پایان‌بندی‌های سینمای ترسناک در دهه‌ی ۲۰۰۰. محبوبیت آن بیشتر از طریق دهان‌به‌دهان شکل گرفت و با گذشت زمان ارزشش بیشتر دیده شد.

از نظر اجرا، فیلم فضای بسته‌ی سوپرمارکت را تبدیل به یک میدان نبرد روانی می‌کند؛ جایی که ترس بیرون، انسان‌ها را از درون می‌شکند. جلوه‌های ویژه شاید امروز کمی قدیمی به نظر برسند، اما جو خفقان‌آور، دیالوگ‌های تنش‌زا و بازی قوی توماس جین طوری عمل می‌کند که نگاه مخاطب را روی روایت نگه دارد. نقطه قوت اصلی فیلم، نشان دادن انسان‌هایی‌ست که در لحظه‌های بحرانی از هم جدا می‌شوند و به سمت افراطی‌ترین واکنش‌ها می‌روند؛ چیزی که کیفیت داستان را از یک «Monster Movie» معمولی بالاتر می‌برد.

شباهت مه با Stranger Things  در چند لایه خودش را نشان می‌دهد: موجودات ناشناخته‌ای که از یک بُعد دیگر وارد جهان می‌شوند، فضایی مه‌آلود و تهدیدآمیز که همیشه چیزی پشتش پنهان است، و حس اینکه «شهر کوچک، رازهای بزرگ دارد». همان اتمسفر ناشناخته و موجودات بین‌بعدی که در آپساید داون می‌بینیم، در مه هم با شکل و شمایل متفاوت حضور دارد. به همین دلیل، طرفداران Stranger Things  احتمالاً شیفته‌ی این فیلم می‌شوند؛ چون همان ترکیب جذاب ترس علمی-تخیلی، تهدید نامرئی و تنش گروهی را پیدا می‌کنند، اما این‌بار در قالبی بسیار تاریک‌تر و تلخ‌تر.

 


Cloverfield

  • IMDB: 7.0/10
  • ROTTEN: 78%
  • کارگردان: مت ریوز
  • بازیگران: لیزی کاپلان، جسیکا لوکاس، تی جی میلر
  • محصول کشور: آمریکا
  • سال ساخت: 2008
  • باکس آفیس: ۱۷۰ میلیون دلار
  • مدت زمان: ۸۴ دقیقه
  • ژانر: ترسناک، تریلر، اکشن

خلاصه داستان: کلاورفیلد یکی از شاخص‌ترین فیلم‌های «فوتیج پیدا‌شده» در ژانر علمی–تخیلی و هیولایی است؛ روایتی که با تکان‌های دوربین دستی و دید محدود، ترس و آشوب را کاملاً شخصی می‌کند. فیلم هنگام اکرانش سروصدای زیادی به پا کرد، مخصوصاً به خاطر کمپین تبلیغاتی مرموز و بدون اطلاعاتش که آن را به یک پدیده‌ی فرهنگی تبدیل کرد. در میان مخاطبان، محبوبیت فیلم بیشتر از طریق سبک متفاوت و انرژی آشفته‌اش شکل گرفت؛ سبکی که باعث شد از اکثر فیلم‌های هیولایی معمولی متمایز باشد.

از لحاظ اجرا، روایت از زاویه دید شخصیت‌ها باعث می‌شود مخاطب فقط همان‌قدری ببیند که خود آن‌ها می‌بینند، و همین محدودیت باعث افزایش اضطراب می‌شود. طراحی صدا، صدای دور و نزدیک انفجارها، و لرزش‌های بی‌وقفه، تجربه‌ی تماشای فیلم را شبیه حضور وسط یک فاجعه‌ی واقعی می‌کند. گرچه داستان شخصیت‌محور به اندازه‌ی آثار کلاسیک بسط داده نشده، اما تمرکز روی زنده‌ماندن و وحشتی که قدم‌به‌قدم بزرگ‌تر می‌شود، جذابیت فیلم را حفظ می‌کند. کلاورفیلد عمداً توضیح کمی می‌دهد و همین رازآلودی، جهانش را باورپذیرتر می‌سازد.

شباهت فیلم با Stranger Things هم در همین عنصر «تهدید از جهانی ناشناخته» نهفته است؛ هیولایی که پیدایش نامعلوم است، شهری که از درون فرو می‌پاشد، و گروهی از آدم‌های عادی که ناگهان وسط پدیده‌ای فرابشری گیر می‌افتند. همان حس «چیزی از بیرون دنیای ما وارد شده» که در سریال با آپساید داون می‌بینیم، در کلاورفیلد هم حضور پررنگ دارد. به همین دلیل، طرفداران Stranger Things  احتمالاً شیفته‌ی این فیلم می‌شوند؛ چون همان ترکیب هیجان‌انگیز وحشت علمی–تخیلی، آشوب ناگهانی و موجودی عظیم‌الجثه را تجربه می‌کنند، اما این‌بار در قالبی بسیار پرتنش‌تر و بی‌وقفه‌تر.


The Maze Runner

  • IMDB: 6.8/10
  • ROTTEN: 65%
  • کارگردان: وس بال
  • بازیگران: دیلن اوبرایان، کایا اسکودلاریو، توماس سنگستر
  • محصول کشور: آمریکا
  • سال ساخت: 2014
  • باکس آفیس: ۳۴۸٬۳ میلیون دلار
  • مدت زمان: ۱۱۳ دقیقه
  • ژانر: اکشن، علمی-تخیلی، تریلر

خلاصه داستان: دونده مارپیچ در ژانر علمی ‌– تخیلی نوجوانانه و بقا قرار می‌گیرد؛ فیلمی که در زمان اکرانش با موج اقتباس‌های «دیستوپیایی» مقایسه شد اما به‌خاطر ایده‌ی هزارتوی عظیم و فضای رمزآلودش جایگاه خودش را پیدا کرد. محبوبیت فیلم بیشتر به‌خاطر ریتم سریع، معمای مرکزی و حس تعلیق دائمی شکل گرفت. بین نوجوان‌ها و جوان‌ها استقبال ویژه‌ای داشت و خیلی‌ها آن را یکی از متفاوت‌ترین آثار این موج سینمایی می‌دانند.

از نظر اجرا، فیلم تمرکز زیادی روی حس گیجی و سردرگمی شخصیت‌ها دارد، و مخاطب را دقیقاً در همان موقعیتی قرار می‌دهد که آن‌ها تجربه می‌کنند. طراحی هزارتو با دیوارهای متحرک و سایه‌های دائمی‌اش یکی از جذاب‌ترین عناصر بصری فیلم است. بازی دیلن اوبرایان باعث می‌شود شخصیت اصلی قابل‌باور و قابل‌همدردی شود، و کارگردانی وس بال با ایجاد تنش‌های ناگهانی و صحنه‌های فرار نفس‌گیر، انرژی داستان را بالا نگه می‌دارد. موسیقی هم ریتم پرتنش فیلم را تقویت می‌کند و فضای ناآرام آن را کامل می‌سازد.

اما شباهت فیلم به Stranger Things: هر دو اثر درباره‌ی جوانانی است که بدون اختیار درگیر یک نیروی ناشناخته و ساختاری پنهان می‌شوند؛ جایی که حقیقت پشت پرده بسیار بزرگ‌تر و تاریک‌تر از چیزی‌ست که ابتدا فکر می‌کنند. در هر دو، گروهی از نوجوان‌ها با کمک همدیگر برای زنده ماندن مقابل پدیده‌ای علمی یا فرابشری می‌ایستند. همین حس «ما علیه چیزی که نمی‌فهمیمش» باعث می‌شود طرفداران Stranger Things با دونده مارپیچ ارتباط قوی برقرار کنند. فیلم همان انرژی ماجراجویانه، رازهای پنهانی و تهدیدی ناشناخته را دارد، با این تفاوت که این‌بار در مقیاسی وسیع‌تر و فضایی کاملاً متفاوت اجرا شده است.


Mr. Nobody

  • IMDB: 7.7/10
  • ROTTEN: 64%
  • کارگردان: ژاکو وان دورمال
  • بازیگران: جرد لتو، سارا پلی، دایانا کروگر
  • محصول کشور: آمریکا، فرانسه، بلژیک
  • سال ساخت: 2009
  • باکس آفیس: ۳۳ میلیون یورو
  • مدت زمان: ۱۴۱ دقیقه
  • ژانر: علمی تخیلی، عاشقانه، فانتزی

خلاصه داستان: فیلم آقای هیچ‌کس داستان مردی سالخورده را دنبال می‌کند که خود را آخرین انسان فانیِ روی زمین می‌داند و زندگی‌اش را در قالب روایت‌هایی چندشاخه و متغیر بازگو می‌کند. هر خاطره‌اش مثل دری به دنیایی متفاوت باز می‌شود؛ دنیایی که با یک انتخاب ساده مسیرش کاملاً عوض شده است. مرز میان واقعیت و امکان کم‌کم محو می‌شود و ما با نسخه‌های مختلفی از زندگی او روبه‌رو می‌شویم. عشق، خانواده و سرنوشت در هر خط روایت شکل تازه‌ای می‌گیرند. گاهی داستانش شبیه رؤیا است و گاهی مثل زندگی‌ای که می‌توانست رخ بدهد اما هرگز اتفاق نیفتاده. صدای او بین زمان‌ها می‌چرخد و معلوم نیست کدام خاطره واقعی است. و در نهایت، فیلم تبدیل می‌شود به سفری شاعرانه درباره این‌که ما حاصل کدام انتخاب‌ها هستیم و کدام‌ها فقط در ذهنمان ادامه پیدا کرده‌اند.

نقد و بررسی: آقای هیچ‌کس از آن فیلم‌هایی است که به‌راحتی در یک ژانر قرار نمی‌گیرد؛ ترکیبی از درام فلسفی، علمی–تخیلی، رمانس و روایت‌های چندشاخه. هنگام اکرانش چندان میان مخاطبان عام دیده نشد، اما به‌مرور زمان تبدیل شد به اثری کالت؛ فیلمی که تماشاگرهای علاقه‌مند به روایت‌های پیچیده و مفهومی، آن را مثل یک پازل بزرگ می‌بینند. محبوبیتش بیشتر مدیون ساختار چندجهانی و بازی ذهنی‌اش با مفهوم انتخاب است، نه نمایش‌های پرزرق‌وبرق.

در بخش اجرا، فیلم با ریتم غیرخطی حرکت می‌کند و تماشاگر را میان نسخه‌های مختلف زندگی نِمو پرتاب می‌کند؛ زندگی‌هایی که هرکدام از یک تصمیم ساده منشعب شده‌اند. بازی جرد لتو در نقش فردی که هویت ثابت ندارد، ستون اصلی فیلم است و موسیقی احساسی پیر مدسان فضایی رویاگونه می‌سازد که با تصویرهای رنگی و قاب‌بندی‌های شاعرانه‌ی فیلم هماهنگ است. طراحی بصری نیز زبان مخصوص خودش را دارد؛ هر خط زمانی رنگ و حال‌وهوای ویژه دارد و همین باعث می‌شود مخاطب حتی بدون دیالوگ بفهمد در کدام جهان قرار گرفته است. همین توجه به جزئیات است که فیلم را از یک تجربهٔ معمولی به اثری تأمل‌برانگیز تبدیل می‌کند.

اما شباهت فیلم به Stranger Things گرچه جنس داستان‌ها کاملاً متفاوت است، هر دو اثر با مفهوم «چند واقعیت» و امکان وجود جهان‌های موازی بازی می‌کنند. در آقای هیچ‌کس این جهان‌ها نتیجه انتخاب‌های مختلف‌اند، و در Stranger Things یکی از آن‌ها شکل تاریک و خطرناک دنیای ماست. هر دو اثر مخاطب را وارد فضاهایی می‌کنند که قوانین معمولی زمان و واقعیت در آن‌ها کار نمی‌کند و همین حس ناآشنایی را جذاب می‌کند. طرفداران Stranger Things  احتمالاً شیفتهٔ این فیلم می‌شوند چون عاشق روایت‌هایی هستند که واقعیت را زیر سؤال می‌برد، خطوط زمانی را مخدوش می‌کند و اجازه می‌دهد چند نسخه از یک حقیقت شکل بگیرد. آقای هیچ‌کس همین ایده را با لحنی فلسفی‌تر و شاعرانه‌تر بسط می‌دهد، و دقیقاً همین تفاوت باعث می‌شود طرفداران سریال به دیدنش ترغیب شوند.


Timecrimes

  • IMDB: 7.1/10
  • ROTTEN: 90%
  • کارگردان: ناچو ویگالوندو
  • بازیگران: ناچو ویگالوندو، باربارا گوئناگا، کارا الخالده
  • محصول کشور: اسپانیا
  • سال ساخت: 2007
  • باکس آفیس: ۵۶۴٬۴۷۴ میلیون دلار
  • مدت زمان: ۹۲ دقیقه
  • ژانر: ترسناک، اکشن، علمی – تخیلی

خلاصه داستان: فیلم جرایم زمانی درباره‌ی مردی است که یک روز معمولی را در خانه‌اش می‌گذراند تا اینکه با دیدن صحنه‌ای عجیب در جنگل اطراف، کنجکاوی‌اش او را به دنبال‌کردن ماجرا می‌کشاند. همین قدم کوچک، او را وارد زنجیره‌ای از اتفاقات می‌کند که هر لحظه پیچیده‌تر می‌شوند. ناگهان با دستگاهی روبه‌رو می‌شود که زمان را به‌هم می‌ریزد و او را به موقعیتی پر از ابهام و سردرگمی پرت می‌کند. هر تلاشش برای اصلاح اشتباهات، انگار او را بیشتر در این چرخه گیر می‌اندازد. مرز بین علت و معلول محو می‌شود و او با نسخه‌هایی از خودش روبه‌رو می‌شود که انتظارشان را نداشته. اضطراب و فشار روانی بالا می‌گیرد و تصمیم‌گیری‌ها سخت‌تر می‌شود. و در نهایت، داستان تبدیل می‌شود به مبارزه‌ای برای رهایی از حلقه‌ای که هر بار نتایجش غیرقابل‌پیش‌بینی‌تر می‌شود.

نقد و بررسی: جرایم زمانی یکی از مینیمالیستی‌ترین و درعین‌حال هوشمندانه‌ترین فیلم‌های سفر در زمان است؛ اثری اسپانیایی که بدون بودجه‌ی بزرگ، توانست در میان علاقه‌مندان ژانر علمی–تخیلی جایگاهی منحصربه‌فرد پیدا کند. فیلم هنگام اکران محدودش خیلی دیده نشد، اما در سال‌های بعد تبدیل شد به اثری کالت که طرفداران روایت‌های ذهنی و پارادوکس‌محور آن را تحسین می‌کنند. محبوبیت فیلم بیشتر از طریق دهان‌به‌دهان و جشنواره‌ها رشد کرد، نه گیشه.

از نظر اجرا، فیلم به‌جای پرداختن به جلوه‌های ویژه و ساخت دنیایی عظیم، سراغ یک روایت جمع‌وجور می‌رود که تمام جذابیتش از پیچ‌خوردگی داستان و اشتباهات شخصیت اصلی شکل می‌گیرد. ناچو ویگالوندو با محدود کردن لوکیشن و تمرکز بر واکنش‌های انسانی، اضطراب و سردرگمی را واقعی‌تر می‌کند. هکتور، قهرمان داستان، قهرمانی معمولی است که تصمیم‌های عجولانه‌اش او را در چرخه‌ای بی‌پایان گرفتار می‌کند؛ چرخه‌ای که با هر تکرار، پیچیده‌تر و تاریک‌تر می‌شود. همین سادگی ظاهری در کنار ساختار حلقه‌ای، فیلم را به تجربه‌ای متفاوت تبدیل می‌کند.

شباهت فیلم به Stranger Things  از زاویه‌ی «دستکاری واقعیت» و «پیامدهای ناخواستهٔ کنجکاوی» خودش را نشان می‌دهد. در هر دو اثر، یک عمل کوچک می‌تواند دری به چیزی ناشناخته باز کند و مسیر جهان را عوض کند. جرایم زمانی مثل Stranger Things  با این ایده بازی می‌کند که نیروهای فراتر از فهم انسان—چه یک ماشین زمان باشد، چه یک بُعد دیگر—می‌توانند زندگی عادی را به کابوسی پیچیده تبدیل کنند. مخاطبان سریال احتمالاً این فیلم را دوست خواهند داشت چون همان حس تعلیق علمی – تخیلی، رازآلودگی تدریجی و پیامدهای کنترل‌نشده یک کشف خطرناک را ارائه می‌دهد، اما در قالبی بالغ‌تر و جمع‌و‌جورتر.


Dark City

  • IMDB: 7.6/10
  • ROTTEN: 78%
  • کارگردان: الکس پرویاس
  • بازیگران: روفوس سوئل، کیفر ساترلند، جنیفر کانلی
  • محصول کشور: آمریکا
  • سال ساخت: 1998
  • باکس آفیس: ۲۷٫۲ میلیون دلار
  • مدت زمان: ۱۱۱ دقیقه
  • ژانر: علمی – تخیلی، نوآر، ماجراجویی

خلاصه داستان: فیلم شهر تاریک با مردی آغاز می‌شود که در اتاق هتلی تاریک و غریبه بیدار می‌شود، بی‌آنکه بداند کیست یا چطور به آنجا رسیده. خیلی زود می‌فهمد شهر دوروبرش هر شب در لحظه‌ای خاص از حرکت می‌ایستد و همه چیز از خیابان‌ها گرفته تا خاطره‌های مردم دستکاری می‌شود. او در میان خیابان‌های سایه‌دار و بی‌زمان، دنبال حقیقتی می‌گردد که هیچ‌کس حتی نمی‌داند وجود دارد. هر سرنخ تازه، تصویر بزرگ‌تری از شهری می‌سازد که بیشتر شبیه یک آزمایش است تا یک مکان واقعی. افرادی ناشناس که قدرت عجیبی بر فضا و ذهن دارند، او را تحت تعقیب قرار می‌دهند. هویت خودش تبدیل به بزرگ‌ترین معمای داستان می‌شود. و در نهایت، سفرش به کشف رازهایی می‌رسد که واقعیت را برای همیشه در نگاهش تغییر می‌دهد.

نقد و بررسی: فیلم شهر تاریک ساخته‌ی الکس پرویاس، یک اثر علمی–تخیلی و نوآر روان‌شناختی است که عناصر معمایی و ترسناک را با داستانی پیچیده ترکیب می‌کند. داستان حول مردی به نام جان مورفی می‌چرخد که در شهری مرموز و تحت کنترل موجوداتی فراطبیعی گرفتار شده و حافظه‌اش دستکاری می‌شود. فیلم از لحاظ محبوبیت در زمان انتشارش بیشتر مورد توجه منتقدان و علاقه‌مندان سینمای مستقل و علمی تخیلی قرار گرفت و با گذر زمان به یک اثر کل cult تبدیل شد.

از نظر روایت و ساختار، فیلم با فضای تاریک و پرتعلیق خود، حس اضطراب و سردرگمی ناشی از دستکاری ذهن و واقعیت را به خوبی منتقل می‌کند. طراحی صحنه و نورپردازی نوآر، حس شهری مخوف و مرموز را تقویت می‌کند. بازیگران، به ویژه روفوس سیوِل و جنیفر کانلی، شخصیت‌ها را با عمق و پیچیدگی اجرا می‌کنند و مخاطب را درگیر کشف حقیقت می‌کنند. موسیقی و جلوه‌های بصری فیلم، تعلیق و حس فراطبیعی را افزایش می‌دهند و تجربه‌ای سورئال و ذهن‌چالشی ارائه می‌دهند.

شباهت شهر تاریک به سریال Stranger Things  بیشتر در اتمسفر مرموز و رازآلود و مواجهه شخصیت‌ها با نیروهای ناشناخته است. هر دو اثر با تمرکز بر کشف حقیقت و دستکاری واقعیت یا محیط، حس کنجکاوی و اضطراب را همزمان ایجاد می‌کنند. همچنین، مانند Stranger Things، در شهر تاریک روابط انسانی و واکنش شخصیت‌ها در شرایط غیرعادی اهمیت زیادی دارند و تجربه‌ی مخاطب را همزمان هیجان‌انگیز و فکری می‌کنند. این ویژگی‌ها باعث شده طرفداران علمی–تخیلی، معمایی و روان‌شناختی، تجربه‌ای جذاب و مشابه از هر دو اثر داشته باشند.

 


تصویری از خانه - شماره 19

مطالب دیگر

بهترین فیلم های مارتین اسکورسیزی

بهترین فیلم های مارتین اسکورسیزی

در این مقاله به معرفی و بررسی بهترین فیلم های مارتین اسکورسیزی در ناین مووی خواهیم پرداخت. مارتین اسکورسیزی، یکی از برجسته‌ترین و تأثیرگذارترین کارگردان‌های تاریخ سینما، نامی است که…
تصویری از اخبار سینمای جهان - شماره 20
30 دقیقه
Stranger Things 10

بهترین فیلم های لئوناردو دی کاپریو

در این مقاله نگاهی می اندازیم به بهترین فیلم های لئوناردو دی کاپریو. یکی از شاخص ترین ستاره های امروز هالیوود که توانست با گذر از نقش های ساده و…
تصویری از اخبار سینمای جهان - شماره 20
36 دقیقه
نظرات کاربران
ثبت دیدگاه
هنوز دیدگاهی ثبت نشده است
طراحی و توسعه توسط